زبانشناسی اجتماعی شناختی، نگرشی نو در حوزة زبانشناسی است که از تعامل دو رویکرد زبانشناسی اجتماعی و زبان-شناسی شناختی بوجود آمده و هدف آن بررسی ابعاد اجتماعی شناختی زبان در کاربرد روزمره است. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بوده و هدف از آن تحلیل کتاب فارسی پایة هشتم، دورة متوسطة اول (اکبری شلدره، 1397) در چارچوب زبانشناسی اجتماعی شناختی ...
بیشتر
زبانشناسی اجتماعی شناختی، نگرشی نو در حوزة زبانشناسی است که از تعامل دو رویکرد زبانشناسی اجتماعی و زبان-شناسی شناختی بوجود آمده و هدف آن بررسی ابعاد اجتماعی شناختی زبان در کاربرد روزمره است. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بوده و هدف از آن تحلیل کتاب فارسی پایة هشتم، دورة متوسطة اول (اکبری شلدره، 1397) در چارچوب زبانشناسی اجتماعی شناختی است. در این مطالعه، واحد تحلیل "جمله" و دادهها به شیوة اسنادی و تمامشماری استخراج شدهاند. از میان 1200 جملة استخراجشده، جملههایی که ساختار استعاری داشتند، (500 جمله)، بر اساس طرحوارههای تصوری جانسون (1987) بررسی شدند. از این میان، جملههای حاوی متغیرهای اجتماعی (170 جمله) مشخص شده و در پایان تعامل طرحوارههای تصوری با متغیرهای اجتماعی مورد تحلیل (کمّی و کیفی) و بازنمایی قرار گرفتند. در این تعامل 320 مورد طرحوارة تصوری و 240 مورد متغیر اجتماعی مشارکت داشتند. طرحوارههای تصوری «نیرو»، «حرکت»، «حجم» و «فرایند» و متغیرهای اجتماعی «نگرش اعتقادی و مذهبی»، «فرهنگ» و «همبستگی» بیشترین مشارکت را در تعامل دو رویکرد زبانشناسی شناختی و اجتماعی داشتند. گرچه کاربرد بیش از 500 جملة استعاری نشان میدهد که مؤلفان به رشد خلاقیت و تفکرات انتزاعی نوجوانان توجه داشتهاند؛ اما، با توجه به تعامل 34 درصدی از جملههای استعاری با متغیرهای اجتماعی، نگارندگان معتقدند رویکرد زبانشناسی اجتماعی شناختی در این کتاب به تمامیت به منصة ظهور نرسیده است. از دیگر یافتهها آنکه هر چه تعداد طرحوارهها نسبت به متغیرهای اجتماعی در یک جمله بیشتر باشد، آن جمله از پیچیدگی مفهومی بیشتری برخوردار است و عکس آن نیز صادق است. ایجاد حس صمیمیت با کاربرد بالای متغیر «همبستگی»، تبعیض جنسیتی، معرفی فرهنگ ایرانی-اسلامی در ساختارهای استعاری از دیگر یافتههای این پژوهش میباشند.